داستان این فیلم درباره یک مرد خلافکار به نام پادره ( پدر ) است که در حال فرار از دست یک مامور قانون سرسخت به نام نولت ( Nolte ) و یک پلیس محلی به نام گسپر ( Gaspar ) می باشد . پس از یکسری اتفاقات پادره دستگیر می شود اما با دزدیدن یک ماشین، فرار می کند . پادره وقتی که ماشین را دزدید نمی دانست که یک دختر 16 ساله به نام لنا ( Lena ) در صندلی عقب نشسته بود . پس از اینکه لنا، پادره را مجبور می کند که بگذارد در این سفر با او همراه شود،…

داستان فیلم با یک سرباز ارتش انگلیس به نام هانا ( Hannah ) شروع می شود . هنگامی که از یکی از اعضای جنبش ایرلندی بازجویی می کند، عصبانی می شود و چون زندانی، اسم ها را به او نمی گوید، او را خفه می کند . سپس فیلم داستان مارتین فینی ( Martin Feeney ) را نشان می دهد، یک تکاور Connaught که درحال بازگشت به ایرلند است . هنگامی که به کشورش باز می گردد، کشورش در بدترین وضعیت قرار دارد . هنگامی که به خانه می رسد می بیند که مادرش از گرسنگی مرده است و برادرش ضربه چاقو خورده و اعدام شده…

25 سال از زمان شیوع ویروس گذشته است اما بازماندگان هنوز هم از ویروس و تغییراتی که ایجاد کرده است، می ترسند . داستان فیلم درباره دختر جوانی است به نام آنا که به خاطر از دست دادن خانواده اش، سعی می کند به سختی در دنیایی که توسط ویروس نابود شده، زنده بماند . آنا به تنهایی در یک کلبه کوچک در وسط جنگل زندگی می کند . مدتی می گذرد تا و یک جوان تنها به نام پیتر، به آنا پیشنهاد می دهد که بیاید و با او و گروهش زندگی کند . حال آنا باید تصمیم بگیرد…

استیون لوئیس ( Stephen Lewis )، به گفته ی خودش یک نویسنده ی اتفاقی کتاب های بچه هاست . یک روز، هنگام رفتن به سوپرمارکت، حواسش پرت می شود و تنها دخترش، کِیت ( Kate ) را گم می کند . از آن موقع به بعد، تنها هدف زندگی اش این است که در کمیته حمایت از کودکان به مردم کمک کند . روز های دیگر هم که کار خاصی ندارد، روی مبل دراز می کشد و برنامه های تلویزیون را تماشا می کند . همسرش جولی ( julie ) از پیش او رفته است و منزوی شده است . استیون…