دانلود نرم افزار موزیک ملودیفای

ملودیفای (Melodify) از معتبرترین رسانه‌های پخش و دانلود آهنگ‌های داخلی و خارجی است. با نصب ملودیفای شما به هزاران آهنگ در سبک‌ها و زبان‌های مختلف دسترسی پیدا کرده و می‌توانید مستقیما آن را دانلود کرده و یا به صورت آنلاین پخش نمایید.

دانلود کتاب رمان Khaneye Sarab خانه ی سراب

رمان ترسناک Khaneye Sarab در مورد جن می باشد و داستان چهار دختر بنام های سحر, زهرا, ستایش و فاطمه می باشد که پس از امتحان های خرداد ماه برای استراحت تصمیم می گیرند به یکی از خانه های چوبی فامیل های فاطمه در شمال بروند . در این راستا فاطمه آدرس خانه را گم می کند ولی دوستش بنام سحر یک آدرس اشتباه تو کیف فاطمه پیدا می کند و به آنجا می روند ولی هیچکدام از وجود موجودی که داخل خانه پنهان شده خبر ندارند و اتفاق های شومی برای دخترها اتفاق می افته که خاطرات بسیار بدی را برای آنها نمایان می کند.

قسمتی از متن رمان :

ستایش :
اینم از این اوفش بالاخره از شر امتحان ها را راحت شدم آزادی یکی زد پس کله ام برگشتم ببینم این بیشعور کی بود که با قیافه زهرا روبه رو شدم زهرا یه دختر نسبتا لاغر و خیلی سفید موهای حنایی و چشای قهو ای دماغ متناسب و لب های قرمز برجسته میباشد اوهوکی ادبیاتم تو حلقم خخخخخ .
من : چه مرگته دوباره تو وحشی شدی.
زهرا : مرض وحشی تویی جد سالارت بدبخت از امروز باید بشینیم کنکور خواندن خانوم.
_ دست رو دلم نزار که خونه .
برگشتیم با سحر روبه رو شدیم سحر یه دختر خیلی لاغر و به قول ما اسکلته و صد البته باربی تشریف دارن با پوست گندمی مایل به سفید دماغ کوشولو (کوچولو) خوش فرم چشای نسبتا درشت قهوه ای خوش فرم ولب های قنچه ای . دختر خیلی منحرفیه ولی در کمال منحرف بودن بودنش یه دختر پر حرف و یه شخصیت غمگین ولی دلنشین .
_ من دیگه حالشو ندارم.
بفرما اینم آخرین نفر گروه ما فاطمه ، یه دختر عقب مونده ی کم عقل نه شوخی کردم با شخصیت ترینمون فاطمه است نسبتا بدنی پر داره و دماغ خوش فرم لب هایی قلوه ای چشای مشکی شخصیتی جالب. اگه بخوام خودمون رو توصیف کنم منحرفمون سحره با حالمون فاطمه و شیطون منم البته من مقام نهایت پرویی رو هم کسب کردم و دیوانمون زهرا خخخخخخ شوخی کردم زهرا بییشتر با حجب و وقاره .
من: بچه ها هستین یه تنوع بدیم بریم سفر بعد کنکور بخونیم.
سحر: من هستم.
فاطمه :آره منم خسته شدم اسکیژن (اکسیژن) نیاز دارم.
زهرا: پس منم OKهستم حالا کجا بریم .
من : بریم شمال …. لب ساحل …. چه گل بارون دیگه.
همه یکصدا :دروغ میگی .
من : دروغم چیه میریم عشق و حال بزنو برقص حالا هستین.
سحر : رو من یکی حساب کن اونم قرض الحسنه .
فاطمه :منم در حد بنز خفن.
زهرا: من هم در حد لادیگا .
خوب قرار شد همه بریم خونه چوبی یکی از فامیل های فاطمه فردا هم تو ایستگاه قطار قرار گذاشتیم خیلی خوش حال بودیم این یه سفر ویژه بود آره خیلی با بقیه سفر هایی که رفته بودم فرق داشت یکی از شوم ترین ها بود من اون روز خیلی خوش حال بودم اما غافل از چیزی که انتظارمو میکشید چیزی که فقط تو داستانا ورمان ها بود.

توضیحات کتاب :

– نام فارسی کتاب : خانه ی سراب

– نام انگلیسی کتاب : Khaneye Sarab

– نویسنده : ستایش خفن

– فرمت فایل : PDF – APk

– تعداد  صفحات : 85

– قابل استفاده در کامپیوتر و گوشی های اندروید

  • 1 replies
    1. میترا says:

      ادبیاتم تو حلقم خخخخخخخ
      فقط با همین جمله متوجه شدم که چقدر رمان اعصاب خوردکن خیله و مسخره است
      کمی متانت به خرچ بدهید در نوشتارتان
      مثلٱ نویسنده های ایرانی……

      پاسخ دادن

    ارسال نظر

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *