ورود به دنیای پر رمز و راز پیتر پارکر و دیدن اتفاقات بد مرد عنکبوتی برای خیلیها ساده است، دنیای پر از مشغله و زندگی عاطفی پر پیچ و خمی که با زنجیرهای از اتفاقها و رویدادهای عجیب و غریب، شکل تازهای به خود گرفت. زندگی و حوادث تلخ مرد عنکبوتی فقط با نیش یک عنکبوت رادیو اکتیوی شروع شد و این اول ماجرای تحول او بود.
بیش از ۶۰ سال حضور در دنیای کمیک اسپایدرمن، شخصیت پیتر پارکر درون رویدادهای حماسی، کمدی و اتفاقهای سرنوشتساز مثل جابجا شدن بدن با ولورین، سفر به سیاره سیمبویتها و … دگرگون شد؛ حوادثی که اگر اتفاق نمیافتاد او تبدیل نمیشد به اسپایدرمن شگفتانگیز دنیای کمیک مارول!
در این مقاله میخوانید:
- 1 اتفاقات بد مرد عنکبوتی
- 1.1 شریک شدن پیتر پارکر با دکتر اختاپوس
- 1.2 مبدل شدن به یک هیولای عنکبوتی
- 1.3 جابجایی بدن پیتر با ولورین
- 1.4 اضافه شدن چهار بازو به اسپایدرمن
- 1.5 به فضا رفتن پیتر و بازگشت او با یک بیگانه
- 1.6 سفر اسپایدرمن به سیاره سیمبیوتها
- 1.7 رویارویی با کلونها
- 1.8 کنترل مرد عنکبوتی توسط دکتر اختاپوس
- 1.9 داد و ستد پیتر با شیطان
- 1.10 رویارویی با صدها مرد عنکبوتی دیگر
- 1.11 گناهان گذشته پیتر
- 1.12 رابطه پیچیده اسپایدرمن با گربه سیاه
- 1.13 ماجراهای اسپایدرمن با خانواده آزبورن
اتفاقات بد مرد عنکبوتی
شاید کسی از اتفاقات بد مرد عنکبوتی زیاد نداند. وقتی حرف از پیتر پارکر میشود، همه انتظار یک شخصیت خوشبین و بیخیال و ابرقهرمان را دارند که لباس مرد عنکبوتی را به تن کرده و به جنگ با دشمنان میرود. هیچکس نمیداند او چقدر درد کشیده و چه اتفاقات عجیب و غریبی را از سر گذرانده تا به یک ابر قهرمان تبدیل شده است.
پیتر دنیای کمیک، قهرمانی است که از دل حوادث کیمیای وجود خودش را پیدا کرده است. شخصاً خود من تحت تأثیر اتفاقاتی که در هر سری برای پارکر افتاد قرار گرفتم و دوست دارم با هم سری به ماجراهای عجیب زندگی پارکر بزنیم تا اینبار جور دیگری با شخصیت او همزادپنداری کنیم.
شریک شدن پیتر پارکر با دکتر اختاپوس
دکتر اختاپوس در شمارههای ۵۳ تا ۵۷ کمیک The Amazing Spider-Man وارد داستان شد، او که تنها مأمور پاک کردن خاطرات مرد عنکبوتی بود، ناخواسته دردسرهایی برای اسپایدرمن ایجاد کرد که از تصور او خارج بود. پیتر که مطمئن نبود اختاپوس چه شخصیتی دارد، با از دست رفتن حافظهاش قانع شد برای یک سری جنایت با دکتر اختاپوس همراه شود و این شد آغاز چالشهای زندگی پیتر پارکر و اتهامات که جی. جونا جیمسون که به او زد.
این آرک داستانی طی چند شماره در ران استن لی و جان رومیتا رقم خورد. پیش از این ماجراهای مرد عنکبوتی فقط در یک یا دو شماره تمام میشد، اما با از بین رفتن خاطرات او برای ۵ شماره، هواداران با نگرانی این کمیکها را دنبال میکردند تا اینکه توانست دوباره خاطراتش را به دست آورد. با این حال این آخرین باری نبود که دکتر اختاپوس ذهن اسپایدرمن را تسخیر کرد.
مبدل شدن به یک هیولای عنکبوتی
پس از چندین کمیک شاخص، یکی از بزرگترین تفاوتهای کمیک جدید اسپایدرمن، حضور او در فیلمهایی بود که در آن کارگردان به جای وب شوترهای مکانیکی از وب شوترهای ارگانیک استفاده میکرد. در آرک چهاربخشی Changes که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، مرد عنکبوتی به شکل دیگری به تصویر کشیده شد.
اولین تغییر کمیک جدید، بوسه اجباری با کوئین (زنی که میتوانست حشرات را کنترل کند) و همین پیتر را به یک عنکبوت جهشیافته تبدیل کرد؛ پیتر چشمهای اضافه درآورد، سپس اعضای بدن اضافه و در آخر تبدیل شد به یک هیولای عنکبوتی غول پیکر! و همه اینها از او یک شخصیت جدید ساخت. زمانی که بدن پیتر به حالت عادی درآمد، تارهای ارگانیک به بدن او پیوند خورده بود و این یکی از هیجانانگیزترین اتفاقاتی بود که برای اسپایدرمن افتاد.
جابجایی بدن پیتر با ولورین
شگفتانگیزترین ماجراهای اسپایدرمن در کمیک ۶۶ و ۶۷ Ultimate Spider-Man، از بهترین بازی های اکشن برای کامپیوتر رقم خورد. داستانهای عجیب و غریب با حضور شخصیتهایی مانند گرین گابلین، مری جین و دیگران که شروع اتفاقات جدید در زندگی اسپایدرمن بود.
در دنیای جدید مارول، بدن پیتر پارکر و ولورین یک دفعه با هم عوض شد! ولورین با بدن پیتر به دبیرستان رفت و پیتر با بدن بلورین دستگیر شد. شاید این اتفاقات برای خیلیها خندهدار باشد، اما عمق ناخوشایند این داستان را کمتر کسی درک میکند، به ویژه وقتی پیتر در دنیای آلتیمیت هنوز یک نوجوان بود. حتی نویسنده این سری برایان مایکل بندیس معتقد بود که این جابجایی چقدر مضحک بود، اما یکی از عجیب و غریبترین اتفاقات زندگی مرد عنکبوتی به حساب میآید.
اضافه شدن چهار بازو به اسپایدرمن
بازوهای اضافه اگرچه برای به تصویر کشیدن تواناییهای مرد عنکبوتی ایجاد شده بود، اما برای اما یکی از بدترین اتفاقاتی بود که میتوانست برای پیتر پارکر بیفتد. عدم توانایی کارگردان در طبیعی جلوه دادن جهشیافتگی او در این نسخه کمیک کاملاً مشهود بود، جایی که انتظار میرفت اسپایدرمن با آن قدرت ماوراءالطبیعه را تجربه کند، اما چیزی جز ترساندن دشمنان نداشت.
این نسخه از پیتر پارکر در شماره ۴۲ کمیک همین جهشیافتگی شتاب گرفته را نشان میدهد. این بازوها یک جا به کمک مرد عنکبوتی آمد و آن هم نجات گوئن استیسی در طی داستان Turning Point بود.
به فضا رفتن پیتر و بازگشت او با یک بیگانه
به فضا رفتن اسپایدرمن شاید یک ماجرای کمدی باشد، اما حقیقت این است که چنین وضعیت خطرناکی برای پیتر پارکر و نزدیکانش او را در معرض نابودی قرار داد. پس از وقایع Secret Wars، ماجرایی که در آن ویلنها و قهرمانها با یکدیگر در یک دنیای بیگانه در حال جنگ بودند، اسپایدرمن با لباس سیاه به زمین برگشت و در آخر مشخص شد که یک سیمبیوت است.
مرد عنکبوتی فقط مدت کوتاه لباس سیمبیوت را بر تن داشت، اما در شماره ۲۵۸ کمیک The Amazing Spider-Man به زور آن را درآورد، چون شخصیت او با ونوم یگانه شده بود. در تلاش پیتر برای جدایی از سیمبیوت، ونوم بازگشت تا تبدیل به یکی از دشمنان مرگبار اسپایدی شود.
سفر اسپایدرمن به سیاره سیمبیوتها
از اتفاقات عجیب و غریبی که برای مرد عنکبوتی افتاد، هم مسیر شدن او با سیمبیوتها و سفر به فضا بود. بعد از اینکه شخصیت ونوم به عنوان مرگبارترین دشمن مرد عنکبوتی ظاهر شد، اسپایدرمن خصلت آنتی هیرو به خود گرفت. در تمام این آرک داستانی Clone Saga، ونوم، مرد عنکبوتی و اسکارلت اسپایدر مجبور شدند با هم یک مسیر را آغاز کنند و جلوی ارتش سیمبیوت بایستند. سیمبیوتها میخواستند زمین را به چنگ آورند و ونوم را یک خائن میشناختند.
برعکس داستانهای دهه ۶۰ و ۷۰ مرد عنکبوتی،ماجرای سفر به فضای با سیمبیوتها بیشتر رنگ داستانی از گرین لنترنها را دارد. خط داستانی Planet of the Symbiotes یک روایت پنج بخشی بود که در طی چندین کمیک زندگی شخصیتهای عنکبوتی مانند را Venom و Web of Spider-Man روایت میکرد. این سه شخصیت به دنیای سیمبیوتها وارد شدند، با ارتشی از هزاران سیمبول جنگیدند و توانستند سالم به زمین برگردند.
رویارویی با کلونها
هواداران کمیکهای مرد عنکبوتی در دهه ۹۰ با کلی اتفاق عجیب و غریب و دیوانهوار مواجه شدند. هر ماه یک سری کمیک مربوط به حوادث تلخ مرد عنکبوتی ساخته میشد که همه آنها داستانهای درهم تنیده از حضور سیمبیوتها، کلونها و موجوداتی به اسم جوداس ترولر را نمایش میداد.
کمیکهای دهه ۹۰ اسپایدرمن هم میراث به جا مانده از این شخصیت مشهور هستند و روایتگر بدنامیها و داستانهای پیچیده زندگی او! یکی از عجیبترین اتفاقاتی که در این کمیکها برای پیتر افتاد، آشنایی او با کلون خود به نام بن ریلی بود که سالها پیش کشته شده بود.
این دو شخصیت با هم بحث میکنند، درگیر میشوند و جاهایی از داستان با هم همکاری میکنند. در آرک داستانی Maximum Clonage، بن ریلی در غار جکل گیر میافتد که صدها کلون دیگر از مرد عنکبوتی در آن حضور دارند.
کنترل مرد عنکبوتی توسط دکتر اختاپوس
دوران The Superior Spider-Man یکی از موفقترین دوران دگرگونی شخصیت اسپایدرمن بود. بخشی از بهترین روایتهای حماسی مدرن مرد عنکبوتی مانندSpider-Island و Ends of the Earth به قلم دن اسلات نوشته شد. در این رویدادها دکتر اختاپوس با موفقیت بدن خود را با اسپایدرمن جابجا میکند تا در کمیکهای اخیر با تصویر کشیدن تواناییهای او به عنوان پایهگذار دستاوردهایش، تبدیل به سوپریور اسپایدرمن شود.
نتیجه تمام این تلاشها این شد اسلات و همکاران او توانستند تعدادی از بهترین داستانهای مدرن اسپایدرمن که بعد از مرگ این قهرمان جریان داشت را به نمایش درآورند.
داد و ستد پیتر با شیطان
وسط تمام اتفاقات بد مرد عنکبوتی، همکاری او با شیطان یکی از غیرقابل پیشبینیترین وقایعی بود که در آرک داستانی بد نام One More Day رخ داد. بعد از اینکه زن عمو «می مورد» هدف حمله قرار گرفت، پیتر پارکر و مریجین به دنیای شیطان دنیای مارول رفتند تا برای نجات جان می معامله کنند.
از آنجا که زن عمو می مورد، در کمیکهای دیگر هم کشته شده بود، اینکه پیتر برای نجات او به سراغ شیطان برود، منطقی به نظر نمیرسید، مخصوصاً زمانی که بهای این کمک پس دادن ازدواجش با مریجین بود.
استفاده از این روایت به عنوان یکی از حوادث تلخ مرد عنکبوتی برای این بود تا پیتر پارکر و مریجین در دنیای مارول از هم جدا شوند. تمام شدن این ازدواج سالها روی داستان مرد عنکبوتی تاثیر گذاشت و هنوز هم آثار نبودِ مریجین در زندگی او در ماجراهای گوناگون حس میشود.
رویارویی با صدها مرد عنکبوتی دیگر
بعد از اینکه پیتر پارکر بدن خود را از دکتر اختاپوس پس میگیرد، در دنیای ۶۱۶ مارول وارد یک ماجراجویی به نام مولتیورس میشود. اسپایدرمن نسخه متفاوتی از خودش را در طول رویداد Spider-Verse میبیند. ورای شخصیتهایی مانند اسپایدر-هم او با اسپایدر-گوئن، مِیدِی پارکر و اسپایدرمن ۲۰۹۹ نیز ملاقات میکند.
مرد عنکبوتی انواع بلایای شگفتانگیز را پشت سر گذاشته بود؛ از آلوده شدن منهتن با موجودات عنکبوتی غول پیکر تا رویارویی با کلون خود و سفر به سیمبیوتها، ولی این Spider-Verse بود که چشم پیتر را به مولتیورس مارول باز کرد تا با عنکبوتهای دیگری که قبلاً ملاقات نکرده بود، آشنا شود.
گناهان گذشته پیتر
شاید باورش برای خیلیها سخت باشد که در برخی از کمیکهای مرد عنکبوتی، پیتر چه باری از گناهان گذشته خود را به دوش میکشد. داستان مواجه شدن با گناهانش از جایی آغاز میشود که دو شخصیت دوقلو وارد زندگی پیتر میشوند که قدرت زیادی دارند و یکی از آنها چهرهای مانند عشق قدیمی پیتر یعنی گون استیلی دارد. گوئن در گذشته با نورمن آزبورن رابطه داشته و اینها هم فرزندان نورمن هستند.
بچههای او به خاطر خون جهشیافته نورمن سریع رشد میکنند. این داستان که روایتگر رابطه گوئن با شخص دیگری است، بسیار آزاردهند است و پس از انتشار هم هیچ صحبتی در مورد آن نشد. شایعاتی وجود دارد که ناشران دست در داستان بردند و این روایت هیچ وقت قرار نبود آن چیزی باشد که پخش شد.
رابطه پیچیده اسپایدرمن با گربه سیاه
جالبترین اتفاقات زندگی مرد عنکبوتی، حول محور روابط عاشقانه اوست. اینبار پای یک گربه سیاه در میان است که با جرائم مرتکب شدهای که دارد، توجه مرد عنکبوتی را جلب میکند. با این حال علاقه پیتر به او دلایل دیگری دارد. مرد عنکبوتی و گربه سیاه به حدی به هم علاقمند میشوند که از دست دادن او برای پیتر غیر قابل تحمل است.
اما سرخوردگی پیتر زمانی رقم میخورد که گربه سیاه میفهمد زیر ماسک مرد عنکبوتی، پیتر پارکر است و تمام علاقه خود را به او از دست میدهد. این موضوع نقطه عطف زندگی پیتر بود تا بفهمد همه به چشم یک انسان به او نگاه نمیکنند و اگر مرد عنکبوتی نباشد، پیتر پارکر هم وجود نخواهد داشت!
ماجراهای اسپایدرمن با خانواده آزبورن
بخش مهمی از بدبختیها و اتفاقات بد مرد عنکبوتی پیتر به خاطر حضور خانواده آزبورن در زندگی اوست. اول از همه باید به «نورمن آزبورن» و پسرش «هری» اشاره کنیم. یکی از سختترین کارهایی که پیتر باید انجام میداد، کنار آمدن او با این موضوع بود که بزرگترین دشمنش، پدر بهترین دوستش است!
در واقع نورمن آزبورن چند دفعه مرگ خود را جعل کرده و دوباره به زندگی آمده و طی این مدت هم هری، بهترین دوست پیتر به وارث گرین گابلین تبدیل شد. پیتر باید بین نفرت خود به نورمن و علاقهاش به هری یکی را انتخاب میکرد و این در حالی بود که نورمن هم هر دفعه سعی میکرد راهی برای وارد شدن به زندگی پیتر پیدا کند. در کمیکهای حال حاضر هری به یک تعادل شخصیتی رسیده، اما شرارتهای نورمن در مورد پیتر پایانناپذیر است.
کلام آخر
با نگاهی به اتفاقات بد مرد عنکبوتی میفهمیم که پیتر پارکر چه بلاهایی را تجربه کرده تا تبدیل به یک ابر قهرمان شگفتانگیز شده است؛ از رویارویی او با کلونها، سفر به سیاره سیمبیوت تا جابجایی او با ولورین و دست و پنجه نرم کردن با مرگ مریجین، همه و همه دست به دست هم داد تا شخصیت اسپایدرمن شکل بگیرد.
همزادپنداری با شخصیت دنیای مارول و قرار گرفتن درون حوادث تلخ مرد عنکبوتی به هواداران او وجه دیگری از اسپایدرمن را نشان میدهد؛ کاراکتری که بسیاری از جاها خودش هیچ نقشی در این اتفاقها نداشت، اما همین حوادث عجیب و غریب و گاه مضحک، کیمیاگر وجود پیتر پارکر شدند و راهی برای شناخت بیشتر او.
سؤالات متداول
- نقطه آغاز تحول شخصیت پیتر پارکر از کجا بود؟
آشنایی او با خانواده آزبورن و شریک شدن با دکتر اختاپوس آغاز اتفاقات عجیب و غریب و حوادث تلخ مرد عنکبوتی بود.
- اضافه شدن ۴ بازوی بیشتر به مرد عنکبوتی برای اثبات چه بود؟
کارگران تصور میکرد با اضافه کردن چهار بازو به بدن او تواناییهای بیشتر او به تصویر کشیده میشود، اتفاقی که زیاد هم خوشایند نبود.
- لباس سیاه مرد عنکبوتی پس از وقایع Secret Wars نشانه چی بود؟
زمانی که اسپایدرمن با یک لباس سیاه به زمین برگشت نشان داد که او تبدیل به یک سیمبیوت شده است.