داستان بازی The Evil Within
داستان بازی The Evil Within

آخرین اثر شینجی میکامی، خالق شاهکار «رزیدنت ایول ۴»، که تأثیرات گیم‌پلی آن همچنان در بازی‌های بزرگ این صنعت قابل مشاهده است، تجربه‌ای بود که می‌توان آن را بی‌نقص خواند. «شیطان درون» اثری جسورانه و نوآورانه محسوب می‌شود. اگر این بازی در اوایل نسل هفتم عرضه شده بود، احتمالاً با استقبال و تحسین بیشتری روبرو می‌شد. با این وجود، داستان بازی The Evil Within به دلیل جهان‌سازی منحصر به فرد و گیم‌پلی هیجان‌انگیز خود، توانست جایگاهی خاص در دل بسیاری از بازیکنان پیدا کند.

بازیگران بازی The Evil Within

داستان «شیطان درون» می‌تواند به عنوان مجموعه‌ای پیچیده از دیالوگ‌ها، برگه‌های پراکنده و روایت‌های زیرپوستی توصیف شود. در ادامه بازیگران این بازی و کاراکترهای آن‌ها را بررسی کرده‌ایم.

سباستین کاستلانوس

سباستین کاستلانوس، شخصیت اصلی داستان و یک مرد آمریکایی ۳۸ ساله است. سباستین، کارآگاه در اداره پلیس ایالت کریمسون، با سابقه‌ای موفق و چشمگیر در انجام انواع مأموریت‌ها شناخته می‌شود. او به عنوان فردی متعهد و حرفه‌ای در حوزه کاری خود عمل کرده و هیچ عاملی نمی‌تواند مانع پیشرفت وی به سطوح بالاتر گردد. به دلیل یک تراژدی بزرگ در زندگی‌اش، او برای مدت قابل توجهی به مصرف الکل و انزوا روی آورد. این حادثه از آنجا آغاز شد که در یک روز عادی، به دلیل وقوع آتش‌سوزی ناگهانی در منزل، دختر پنج ساله‌اش را از دست داد.

سباستین، که به هیچ وجه نمی‌توانست این واقعیت را بپذیرد، دیگر تمایل خاصی به زندگی نداشت و بدون هدف در کنار همسرش زندگی می‌کرد. همسر او نیز به دلیل همین حادثه دچار افسردگی شده بود. در این وضعیت ناگهانی، همسرش او را ترک کرد و نتیجه آن موجب شد که بسیاری از افراد نسبت به سباستین مشکوک شوند. پلیس نیز وی را تحت نظر قرار داد و او را به عنوان یکی از مظنونان مرتبط با آتش‌سوزی مورد بررسی قرار داد.

استدلال آن‌ها برای توجیه ادعایشان این بود که دلیل خروج همسر او از خانه، صرفاً این بوده است که نمی‌توانسته بیشتر از این زندگی با قاتل فرزندش را تحمل کند؛ اما به دلیل محبت نسبت به سباستین، او از ارائه اطلاعات به پلیس خودداری کرده تا مانع از اعدام وی شود. با وجود تمام این مسائل، سباستین دچار ضربه‌ای روانی شدید شده بود و قادر نبود به هیچ یک از این موارد توجه کند. در نهایت، حمایت دوست و همراه همیشگی‌اش جوزف اُدا موجب شد تا او به تدریج دوباره مسیر کار و زندگی عادی خود را بازیابد.

در زمانی که اوضاع به سوی فراموشی می‌رفت، سباستین نامه‌ای مرموز از همسرش دریافت کرد. در این نامه اشاره شده بود که آتش‌سوزی خانه یک حادثه تصادفی نبوده و فردی عمداً دختر آنان را به قتل رسانده است. نکته حائز اهمیت این است که همراه با این نامه، همسرش چندین مدرک و سند ارسال کرده بود که صحت این ادعا را تأیید می‌کرد. سباستین، با توجه به اشاره همسرش در نامه متوجه شد که او در زمان نگارش این سطور دیگر در قید حیات نیست. اکنون بر عهده سباستین است تا عدالت را برای همسر و فرزند مقتول خود برقرار کند.

بازیگران بازی The Evil Within

جولی کیدمن

او یکی از اعضای تیم سباستین است، اما از همان ابتدا، سباستین به شدت نسبت به او مشکوک شد. در طول بازی، او رفتارهایی مرموز و غیرمعمول از خود نشان داد. به عنوان نمونه، در نخستین سکانس بازی، تنها فرد حاضر در خودرو که برخلاف دیگران دچار سردرد نشد؛ جولی بود. او یک دختر ۲۷ ساله است که به‌عنوان یک تازه‌کار به تیم پیوسته، اما سباستین در چندین نوبت با توجه به توانایی‌های او نتیجه‌گیری کرده است که کیدمن، ماموری با تجربه بوده و احتمالاً از سوی سازمانی ناشناخته به این مکان ارسال شده است. جولی یکی از شخصیت‌های پیچیده داستان “شیطان درون” است که پس از روویک و سباستین، بیشترین تأثیر را بر روند داستان دارد.

اسکار کانلی

اسکار به عنوان یک افسر عادی پلیس، عضوی از تیم سباستین محسوب می‌شود. وی در یکی از محتواهای دانلودی بازی، به عنوان یک آنتاگونیست کوچک معرفی شده است؛ اما در داستان اصلی، تنها نقش یک راننده را ایفا می‌کند و تأثیر قابل توجهی بر روند روایت میکامی ندارد.

جوزف اُدا

او یک دوست و همکار با سابقه در اداره پلیس است که همواره در کنارش بوده و در جنبه‌های مختلف زندگی به سباستین یاری رسانده است. این دو با هم خاطرات بسیاری را رقم زده‌اند و رابطه‌ای صمیمی میان آن‌ها برقرار است. به همین دلیل، سباستین نسبت به او بیشتر از هر فرد دیگری در گروه اعتماد دارد. او شخصیتی پایدار و متعهد دارد که به سادگی از فعالیت‌ها چشم‌پوشی نمی‌کند. علی‌رغم مهربانی‌اش با دیگران، او دائماً بر خود سخت می‌گیرد. حضور او در هر بخش بازی برای سباستین نه تنها منبع دلگرمی بلکه همچون یک موهبت ارزشمند محسوب می‌شود.

مارسلو خیمنز

او پزشک اصلی در تیمارستان مرکزی شهر می‌باشد و به عنوان فردی که برای اولین بار شاهد زخمی شدن در اتاق کنترل تیمارستان بود، شناخته می‌شود. ظاهراً وی به مراتب خطرناک‌تر و تأثیرگذارتر از آنچه که نشان می‌دهد، است؛ هرچند همواره نقشی همچون دکتر بخت‌برگشته لزلی را ایفا می‌کند. بر اساس اطلاعات موجود، مارسلو در گذشته بر روی تعدادی از بیماران خود آزمایش‌های وحشیانه و مخاطره‌آمیزی انجام داده و با یک سازمان مخوف ارتباط داشته است. او بی‌شک یکی از شخصیت‌های کلیدی در پیشینه‌ی داستان «شیطان درون» محسوب می‌شود.

لزلی ویترز

لزلی ویترز شخصیتی است که در بخش‌های مختلف داستان «شیطان درون» نقش دارد و به نظر می‌رسد از تمامی وقایع پیش رو آگاه باشد. به عنوان مثال، در ابتدای روایت، مشاهده می‌شود که چند ثانیه قبل از سقوط خودرو به پایین دره، او مکرراً واژه «سقوط» را تکرار می‌کند. این امر گویی نشان‌دهنده الهاماتی است که او از حوادث آینده دریافت می‌کند. لزلی یک جوان ۲۵ ساله است که همواره با تفکرات عمیق و عجیب مواجه است و کلماتی نامفهوم را زیر لب زمزمه می‌کند. او فردی منزوی بوده و تمایلی به ارتباط با دیگران ندارد، تا حدی که برقراری هرگونه تعامل اجتماعی برایش دشوار است.

روویک

روبن ویکتوریانو، که بیشتر با نام «روویک» شناخته می‌شود، به عنوان آنتاگونیست اصلی بازی «شیطان درون» و شخصیت کلیدی در شکل‌دهی به این داستان ترسناک معرفی شده است. بنا بر اطلاعات موجود، او دارای توانایی‌های ذهنی و جسمی فوق‌العاده‌ای است و تا نیمه‌ی داستان تنها به عنوان قوی‌ترین و هراس‌آورترین دشمن سباستین ظاهر می‌شود. همچنین، براساس داده‌هایی که خود بازی در طی روایت داستان ارائه می‌دهد.

از دوران کودکی، او به برخورداری از هوش فراوان و استعدادهای چشمگیر شناخته شده است. با این حال، وی همواره با برخی اختلالات شخصیتی دست و پنجه نرم کرده است. به همین دلیل، در بسیاری از مواقع فردی منزوی و دچار اضطراب بوده که کنترل او برای دیگران چندان ساده نبوده است.

روویک

 

مروری بر داستان بازی The Evil Within

داستان بازی از جایی آغاز می‌شود که سباستین کاستلانوس، به همراه سه همکار همیشگی خود، در پایان یک روز کاری عادی و بدون هیچ واقعه خاصی در حال بازگشت به خانه است. ناگهان پیامی عجیب از طریق بی‌سیم اتومبیل مبنی بر وقوع قتل‌های وحشتناک در تیمارستان مرکزی شهر دریافت می‌کنند. با وجود خستگی پس از یک روز دشوار، سباستین تمایلی برای حضور در محل حادثه ندارد؛ اما با پافشاری مداوم کیدمن، نهایتاً تصمیم می‌گیرد تا به آنجا برود. پس از رسیدن آن‌ها به تیمارستان، اسکار وظیفه مراقبت را در داخل خودرو بر عهده می‌گیرد و کیدمن نیز برخلاف میل خود اقدام به کشیک کنار ورودی می‌کند.

در این میان تنها سباستین و جوزف هستند که وارد تیمارستان شده و با مشاهده فضای خون‌آلود و اجساد آزاردهنده‌ای که در آن مکان پراکنده‌اند، نگرانی آن‌ها نسبت به حوادث رخ داده اوج می‌گیرد. ابتدا موفق به پیدا کردن دکتر مارسلو خیمنز می‌شوند؛ اما مدت زمان زیادی نمی‌گذرد که سباستین چهره ترسناک و مرموز روویک را برای اولین بار بر روی تصاویر دوربین‌های مداربسته مشاهده کرده و بلافاصله توسط او مورد حمله قرار گرفته و بیهوش می‌شود. در ادامه سباستین داستان‌هایی را تجربه می‌کند که تا به امروز برایش واقعی نبوده‌اند. از آویزان شدن از سقف و حملات موجودات عجیب تا گذشته‌اش با روویک.

پس از مدتی که از این اتفاق می‌گذرد و سباستین همچنان در حال دست‌وپنجه نرم کردن با این کابوس بی‌پایان است، ناگهان صحنه‌ای سینمایی پخش می‌شود که جولی را نشان می‌دهد. او لزلی را یافته و به پارک هدایت می‌کند. لزلی که به وضوح از نیت اصلی کیدمن بی‌خبر است، پشت به او ایستاده و چشم انداز پارک را تماشا می‌کند. در همین حین، کیدمن اسلحه‌اش را بیرون آورده و آن را به سمت لزلی نشانه رفته. در لحظه‌ای که کیدمن قصد دارد به لزلی شلیک کند، سباستین و جوزف ناگهان وارد شده و تلاش دارند تا مانع این فاجعه شوند؛ اما بلافاصله زمین لرزه‌ای شدید رخ داده و گلوله به جوزف اصابت کرده و آن‌ها یکدیگر را گم می‌کنند.

مروری بر داستان بازی The Evil Within

سخن پایانی

پایان داستان بازی The Evil Within، نقطه‌ای نامشخص و تأثیرگذار در این اثر هنری است. در این مرحله، داستان پیچیده و به‌نوعی مبهم «شیطان درون» به پایان خود می‌رسد و بدون شک همین نقطه، مورد توجه بازیکنان قرار می‌گیرد. برای بسیاری از بازیکنان، دنیای خشن و تاریک این بازی پس از یک بار تجربه به همین جا خاتمه می‌یابد. عده دیگر اما اعتقاد دارند که بازی جلوه‌های پنهان دیگری برای کشف کردن دارد؛ زیرا یکی از ویژگی‌های کلیدی که بنیاد داستان «شیطان درون» را تشکیل می‌دهد، رخداد تمام حوادث غیرطبیعی در جهان‌های خیالی است.

سؤالات متداول

شخصیت اصلی بازی کیست؟

کارآگاه سباستین کاستلانوس، شخصیت اصلی این بازی محسوب می‌شود.

تم اصلی بازی چیست؟

ترس روانی و دستکاری واقعیت، تم اصلی این بازی را تشکیل می‌دهد.

درگیری اصلی داستان چیست؟

سباستین باید در دنیای کابوس‌آور زنده بماند و حقیقت را کشف کند.

داستان بازی The Evil Within چگونه است؟

ندا سامانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *