زنان و مجموعه ای از نقش مکمل های تماشایی

بازیگران را می توان ویترین یک اثر نمایشی به حساب آورد که با قرار گرفتن در قالب شخصیت ها می توانند مخاطبان را به سمت خود کشانده و تا آخر با خود همراه کنند. چه در نقش های مثبت و چه در نقش های منفی باید این اتفاق بیفتد اگرنه کار با ریزش مخاطب اساسی مواجه می شود. اتفاقی که در این آثار می افتد، تمرکز ویژه تماشاگر روی بازیگران نقش های اصلی که بار اصلی قصه را به دوش می کشند. در کنار آنها بازیگرانی در نقش های مکمل حضور دارند که در صورت انتخاب درست کمک فوق العاده ای به کیفیت کار می کنند. در سریال ها با توجه به ظرف زمانی کار و تعدد نقش ها، نقش های مکمل اهمیت بسیار داشته و تاثیر عمیقی روی روند پیشرفت داستان دارند. این دسته از نقش ها به همان اندازه که می توانند در کیفیت نهایی کار نقش داشته باشند، در صورت سهل انگاری فیلمنامه نویس و کارگردان می توانند به پاشنه آشیل سریال نیز تبدیل شوند که نمونه های زیادی از آن را در سال های گذشته در مدیوم های تصویری مختلف شاهد بوده ایم. در سریال های تولید شده در پلتفرم های داخلی، کارگردان ها تلاش زیادی برای انتخاب بازیگران نقش های مکمل کرده و از آن به عنوان موتور قصه سود می جویند که در بسیاری موارد به نمونه های درخشانی هم ختم شده است.

images_1690453657_64c24699aba40.jpg

 ((ستاره پسیانی/خاتون))

یکی از دسته بازیگرانی که پس از درخشش در تئاتر به سینما آمده اند، ستاره پسیانی است که در دو سه سال اخیر روند صعودی چشمگیری داشته و در نقش پروین کاملا به قواره نقش درآمده است. دوست صمیمی قهرمان داستان با شخصیتی آرمان گرا و وطن پرست که از همان سکانس مهمانی خانه سرهنگ سنگری کاشت اطلاعات درباره اش صورت می گیرد. به همین خاطر هم همراه شدنش با گروهی از چریک های مسلح ضد روس، منطقی جلوه کرده و کشته شدنش نیز یک تراژدی هولناک از نگاه تماشاگر به حساب می آید. بازی برون گرا و گرم ستاره پسیانی به بهترین شکل با این شخصیت جفت و جور شده و مخاطب را کاملا به سمت خود می کشاند.

 ((عاطفه رضوی/خاتون))

ایفای نقش زنان فاقد جذابیت های زنانه و نزدیک به وجوه مردانه، از آن دسته چالش های جذاب برای بازیگران زن است که گاه به نتایج درخشانی هم ختم شده است. قدرت سریال خاتون نمونه دیگری در این رابطه است که شخصیتی فرعی اما درست پرداخت شده به نظر می رسد. زنی تنها ساکن یکی از روستاهای نزدیک به رشت که از سردی و خشونت سپری برای محافظت از خود ساخته است. با ورود خاتون زخمی به خانه او، با وجوه درونی اش نیز آشنا شده و پی به گذشته اش می بریم. کاری که پاکروان بدون اضافه گویی و شاخ و برگ دادن بدون دلیل، انجامش داده و عاطفه رضوی هم پس از مدت ها دوری از بازیگری به بهترین شکل آن را به نمایش گذاشته است. رضوی برای خلق قدرت، بیشتر تمرکز خود را روی نگاه های خود گذاشته و یک نقش مکمل خوب را به خاتون اضافه کرده است.

(ژیلا شاهی/پوست شیر)

مژگان از آن دسته شخصیت های مکملی است که به یکی از داستانک های پوست شیر کیفیت ویژه ای بخشیده و به لحاظ عاطفی تماشاگران خود را تحت تاثیر قرار می دهد. زن تنها و بی پناهی که به همسر موقت مقتدرش دل بسته و با بهم ریختن سلامتی او تمام آنچه را که در ذهنش خلق کرده را در آستانه فرو ریختن می بیند. شاهی با درک درست و کامل خود از نقش تمام فرازوفرودهایش را خوب از آب درآورده و نوسان های روحی اش را به نمایش گذاشته است. حتی در این مسیر از ته لهجه ای که همیشه در بیان اش دیده می شود نیز بهره گرفته و مژگان کامل تری را خلق کرده است.

(آزاده صمدی/رهایم کن)

رهایم نکن به لحاظ انتخاب بازیگرانی متناسب با نقش ها، در وضعیت درخشانی به سر می برد که نقش های مکمل نیز از آن جدا نیست. نغمه همسر سابق حاتم یکی از آنها است که سرشار از حس های متناقض است و تماشاگر هم نسبت او مردد است. زن جوانی که همچنان پس از گذشت سال ها و با وجود نفرتی که حاتم از او دارد، همچنان حاتم را دوست دارد! صمدی که شاه نقش دیگری هم در کارنامه اش در سریال می خواهم زنده بمانم ساخته شهرام شاه حسینی به چشم می خورد، در رهایم کن نیز مرز میان عشق و نفرت را عالی بازی کرده و نقش مکمل فوق العاده ای را به مدد یک شخصیت پردازی خوب خلق کرده است. به ویژه در قسمت های پایانی که نغمه حضور پررنگ تری داشته و صمدی هم از این فرصت برای زدن گل طلایی بهره گرفته است.

((بهناز جعفری/خاتون))

بازی در نقش هایی که یکی از ارکان آن لهجه ای خاص از یک منطقه جغرافیایی است، چالشی سخت و در عین حال جذاب برای بازیگر به حساب می آید. بهناز جعفری از آن دسته بازیگرانی است که استعداد خوبی در این امر داشته و شاهد آن هم نقش کوتاه اما اثرگذار وی در خاتون است. شخصیتی رنج کشیده و فقیر با خصوصیاتی کاملا تیپیکال که نمونه های مشابه زیادی داشته است. جعفری که شناخت خوبی از زنان این طبقه و منطقه داشته، ظرافت هایی به خرج داده تا از یک شخصیت کاملا کلیشه ای، شخصیت تازه تری بسازد. کاری که در انجامش موفق بوده و سکانس دونفره او با نگار جواهریان در خانه محقر روستایی اش، شاهد آن است.


با نگاهی به سریال در حال پخش تماشاخونه (آمستردام) و نیز سریال های در آستانه پخش آن همچون: پدر گواردیولا و هفت و گروه بازیگران سرشناس آن می توان حدس زد که نقش مکمل های زیادی در آن وجود دارد که بسیار خواهند درخشید. چرا که هردوی آنها در ژانرهای ملودرام و نیز معمایی بوده که یکی از خصوصیات برجسته هر دو ژانر نیز حضور نقش مکمل های کار شده و تماشاگرپسند است.